فتوای انتحار
نجوای اغوا گر فراموشی
در میانه، یکی خفتن و سر بر نیاوردن
در کابوسی با واژه های سر به زیر ِ دوست داشتن
می گسلم
از تصلیب هویتی پنهان
رقصان بر دار
جوخه ی هر دیدار
انهدام هر روزه ی رهاییست
در پایان نا خوشی ، کفتاران هر روزه
می گسلم
از تصلیب هویتی پنهان
رقصان بر دار
جوخه ی هر دیدار
انهدام هر روزه ی رهاییست
در پایان نا خوشی ، کفتاران هر روزه
دستانم را به خاک می پرورانند
.
در میان هزاران هزار
کیفر خیال
مرا
به میان رؤیایت
راهم ده
۱ نظر:
انتحار من و فراموشی کشته شدن تو.............
زیبا بود ترنج
زیبا و باشکوه
ارسال یک نظر